گویش سیستانی یکی از گویشهای زبان فارسی است که مردم سیستان بدان سخن میگویند. این گویش هماکنون به گونه گسترده در زادبوم سیستان ایران، سیستان افغانستان (نیمروز و فراه)، ترکمنستان و دشت گرگان روایی دارد. این گویش خود به دو گویش جداگانه سیستانی پشت آبی و شیب آبی بخشبندی میشود که دگرگونیهایی در ساختار باهم دارند.[۲]
این گویش از یک سو بیشترین خویشاوندی واژگانی و دستوری را با گویش موجود و گذشته خراسانی و فراتر از آن با لهجههای مرده ماوراءالنهری و تاجیکی کنونی دارد و از سوی دیگر واژههای مشترکی و همسان و انبازی هم با بلوچی دارد که با نگرش به پیوندهای تاریخی و پیوستگیهای جغرافیایی و کوچهای قومی و خویشاوندی طایفه ای،و تیره ای پدیده ای طبیعی میباشد.[۳] گویش سیستانی یکی از گونههای زبان پارسی است که این زبان، خود، به گروه جنوبی-غربی زبانهای ایرانی وابستگی دارد (ویندفور ،۱۹۸۹ :۲۴۸؛ بیرمن، وهمکاران۲۰۰۳ :۴۲۷). این گویش که از گویشهای خاوری زبان پارسی است دارای برخی ویژگیهای بارز واجی (همچون کشش واجی وخوشههای دو همخوانی آغازی) و به ویژه ساخت واژی (همچون ساختار تصریفی فعل در زمان، های گذشتۀ ساده گذ شتۀ نقلی، گذ شتة دور و …) و همچنین واژههایی است که نه تنها دگرسانی آن را با زبان فارسی معیار به روشنی نشان میدهند، بلکه ماهیت گویشی و نه لهجهای این گونۀ زبانی را که تاکنون نگه داشتهاست، آشکار میسازند (نک: لازار۱۹۷۴؛ اویسی، پور۱۳۷۴، برجسته دلفروز۱۳۷۵؛ محمدیخمک۱۳۷۹دوستی۱۳۸۰، اکاتی۲۰۰۸؛ اکاتی، آهنگر و جهانی۲۰۰۹، خزاعی اصفهانی۱۳۸۹، آهنگر۲۰۱۰). در این راستا، گویش سیستانی دارای دو لهجۀ مهم شیب آبی و پشت آبی است که در تلفظ برخی واژهها به ویژه وندهای تصریفی فعل تفاوتهای آوایی درخور ملا حظهای دارند (نک، آهنگر۲۰۱۰). با بررسیهای بیشتر میتوان لهجههای دیگری را، از جمله آنچه لهجۀ بارانی شناخته میشود، شناسایی کرد.
- ۹۹/۱۰/۱۳